«شایعه» در اصل، انتقال دهان به دهان حکایت ها و اخبار غیرموثّق است. این حکایت ها، ابتدایی ترین نوع اخبار است و به همان اندازه که ابتدایی است، ناقص و غیر دقیق نیز هست.
در تعریف دیگر، شایعه پدیده ای است مخرب و خطرناک که معمولاً از یک خبر ناشی شده و یا بر پایه یک جنجال و هیاهوی بی اساس به وجود می آید و در افکار عمومی جای می گیرد.
جهان چون بت فرخار خیز ای بت فرخار بیار آن گل بیخار در پرتو الطاف ایزد منان ، نوروز فرخنده بر روزگار خرمتان مبارک و بهار شوق انگیز بر قامت سبز وجودتان شکوفه باران باد. لبتان پر خنده قلبتان از مهر آکنده دولتتان پاینده و
پدیده جنگ نرم که علیه جمهوری اسلامی ایران به راه افتاده است به شکل های مختلف مانند نابسامانی اقتصادی، ایجاد نارضایتی در جامعه، تأسیس سازمانهای غیردولتی ، جنگ رسانهای، عملیات روانی برای ضعیف جلوه دادن دولت و ایجاد ناتوی فرهنگی متبلور میشود.عوامل براندازی نیز از زمینههای موجود در جامعه برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده و سعی در ایجاد نارضایتی بین افکارعمومی را دارند.
از جمله این راهکارها در اجرای پروژه بهره برداری از وجود تـنوع قومی و قبیله ای در ایران، دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکلهای دانشجویی و ایجاد شبکههای رادیو تلویزیونی فارسی زبان را می توان نام برد.
جنگ
رسانهای، از برجستهترین مؤلفههای جنگ نرم و جنگهای مدرن در جهان کنونی
محسوب میشود. جنگ نرم به مثابه راهبرد و استراتژی انتخابی نظام سلطه برای
تسلط بر افکار و اراده ملتها تدوین و طراحی شده است.
امروزه انسانها شاهد فراگیری بیسابقه رسانهها و وسایل ارتباطات جمعی
مدرن و نوین هستند. و به تبع، آنها در معرض شدیدترین امواج رسانهها قرار
دارند. رسانهها کارکردی دوسویه دارند؛ اما بیشترین حجم بهرهگیری از آن
در دست نظام سلطه قرار دارد؛ چنانکه میتوان به جرأت گفت حفظ و گسترش قدرت
استکباری نظام سلطه به حضور و ظهور رسانهها وابسته است. رسانهها پل
ارتباطی و بلکه وسیله تسلط بر افکار، اراده و احساسات بشریت دوران معاصر به
شمار میآیند. مراکز رسانهای این استکبار که به مدرنترین فناوری جهانی
مجهزند، از یک سو ابزاری در جهت اجرای عملیات روانی قدرتها علیه ملتها و
دولتهای مستقل هستند و از سوی دیگر، وسیلهای برای کنترل، تضعیف، جهتدهی و
هدایت جوانان در سراسر جهان محسوب میشوند.
اکنون دولت آمریکا و سرمایه سالاری غرب و فعالان مفسد
صهیونیست، حقیقت زندهی بیداری اسلامی را حس میکنند و با اعترافات به
اینکه سلاح و قدرت نظامی در برابر این حقیقت کارایی ندارد، همهی توان خود
را در حیلهها و شیوههای سیاسی به کار میگیرند.
آنان با بهرهگیری از ساز و کارهای روانشناختی و
جامعهشناختی در پی آنند تا فرهنگ، بصیرت، روابط و نهادهای اجتماعی، احساس
دلبستگی به ولایت و انسجام ملی، وحدت سیاسی و مذهبی و جزء آنرا آماج فشار
وتهدیدها قرار دهند و زمینهی تغییر رفتار و فروپاشی از درون را فراهم
سازند.
دشمنان ما، دشمنان انقلاب، دشمنان نظام جمهوری اسلامی، چند خط را دارند
دنبال می کنند که این در تبلیغاتشان و در کاری که انجام می دهند، واضح هم
هست. اینها چیزهای پوشیده و پنهانی نیست. باید در ذهن خودمان، اینها را جمع
بندی کنیم:
شاه روز 26 دی 1357، فرار را بر قرار ترجیح داد. از اعضای خانواده ی سلطنتی تنها فرح مانده بود که او نیز همراه همسرش از ایران خارج شد. پس از خروج شاه از ایران، موج شادی مردم را فرا گرفت و ملت با آمدن به خیابان ها و اظهار شادمانی و پخش گل و شیرینی این پیروزی بزرگ را جشن گرفت و رژیم سلطنتی کمتر از یک ماه پس از فرار شاه سقوط کرد و طومار عمر رژیم سرتاسر ظلم و جور 2500 ساله ی شاهنشاهی روز 22 بهمن 1357، درهم پیچیده شد.
جوزف نای نظریه پرداز مشهور آمریکایی مقاله ای تحت عنوان قدرت نرم
power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ انتشار داده
که دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای
آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی
در کشورهای رقیب اقدام کند تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از
طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند
امروزه جنگ ها شکل های مختلفی به خود گرفته اند از جمله جنگ نرم که شامل اقدامات روانی و تبلیغاتی می شود که هدف آن جامعه یا گروه خاصی
است و عمده تفاوت آن با جنگ سخت عدم استفاده از سلاح های نظامی می باشد
زیرا در جنگ نرم از سلاح های تبلیغاتی استفاده می شود.